نشست_علمی_پژوهشی_با_عنوان_پیامدهای_اشتغال_زنان_بر_خانواده در سالن اجتماعات مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم با حضور استاد سرکار خانم خدامی، در جمع طلاب و اساتید مدرسه، مورخ 17/8/96 برگزار گردید. استاد در ابتدا بیان کرد: ما با انتخاب حوزه و طلبه شدن نصف راه رو درست امده ایم و برای ادامه درست بقیه ی راه، باید هدف خود رو فراموش نکنیم و مواظب شیطان باشیم شاید یک حوزوی که به امور دین بیشتر آشناس بدتر از یک فرد معمولی از راه خارج شود. حال سوال این است وظیفه خانم ها در دنیای امروز که دنیای گذر از سنت به مدرنیته اس چیست؟ چکار بکنیم که به هدف متعالی برسیم؟ آیا هدف فقط شوهرداری و داشتن خانواده موفق هست؟
در این دوره اشتغال زنان خیلی مهم شده و در قدیم هم بودن زنان و مادرانی که شاغل بودند ولی امروزه این مسئله را توی زندگی ما خیلی پرجلوه و مهم کردن و در فرهنگ اجتماعی ما اشتغال یک نوع ارزش تلقی میشود و در مقابل خانه داری ومادری یک زن تقریبا درمقابل شاغل بودن یک زن آنچنان ارزش و اهمیتی ندارد.زنان امروز ما چندین راه و روش زندگی، میتوانند انتخاب کنند: یا به خاطر جنبه های مثبتی که شاغل بودن دارد به سمت شغل بروند یا صرفا به خانواده و شوهر، و موفق بودن دراین زمینه بپردازند و یا به تحصیل و تحصیلات عالیه بپردازند و یا صرفا به فکر تربیت و به دنیا آوردن بچه های بیشتر باشند. خدامی در ادامه گفت: درمورد شاغل بودن زن و حضور او در اجتماع یک نظریه مادی داریم که فقط به جنبه مادی شغل اهمیت داده و خانم شغلش برایش دراولویت است و اگر بچه دارهم بشود بیشتراز دوبچه نمیخواهد. و یک نظریه سنتی هم داریم که قائل است زن فقط باید خانه دارباشد و به بچه داری بپردازد و به اجتماع کاری نداشته باشد. باتوجه به این دونظریه یک زن مسلمان باید چکار کند و کدام راه راانتخاب کند برا پاسخ به این سوال ، نخست انگیزه هایی که باعث میشود زنان به سمت اشتغال بروند را نام میبریم: 1-انگیزه مالی که دو صورت می تواند داشته باشد یا نیاز واقعی هست (مثلا مخارج زندگی زیاد است وباوجود شاغل بودن شوهر درامدش پاسخگوی نیازهای خانواده نمیباشد دراین صورت زن برا کمک به خانواده شاغل می شود)یا نیاز توهمی هست(مثلا خواهرم شاغل است و بادرآمد خودش خانه اش رو هر از چندگاهی تغییر میدهد من هم میخواهم مثل او باشم در واقع این نیاز واقعی نیست از چشم هم چشمی و تجمل گرایی نشات میگیرد.
2- کسب هویت اجتماعی:(شاغل بودن را کلاس میداند،به هر دری میزند تا شغلی پیدا کند و دراجتماع حضور یابد چون شاغل بودن رو یه افتخار و یک چیز برای مباهات میداندتقریبا برای هر دختر یا زن تحصیل کرده اگر امکان شغلی پیدا شود به راحتی از آن نمیگذرد. و درصد بالایی از زنان ودخترانی که شاغل هست گاها هزینه ای که خرج ظاهر خود در محل کارشان میکنند از درآمدشوان بیشتر میشود. زنان و دختران خواهان پررنگ شدن و دیده شدن در فضای اجتماع هستند چون حضور در اجتماع مهم شده است.
3- تاثیرگذاری در اجتماع:(به عنوان یک فردمسئول و به خاطر جو اجتماع و فضای فرهنگی ای که درکشورم به وجود آمده در خود میبینم که وارد اجتماع شوم و در راستای فرهنگ صحیح قدم بردام و درمقابل ناهجاری هایی که هنجارشدن بایستم.
اکنون این سه انگیزه رو یکبار دیگر مرور میکنیم ببینم کدام یک از انگیزه ها مورد قبول است و کدام از نظرما مردود.!!!
در انگیزه مالی اگر نیاز واقعی باشد:هیچ کس نمیتواند زن را از این کار منع کند.ولی اگر نیاز توهمی باشد و فقر واقعی ندارد بلکه توهم فقردارد مجوزا اجازه نمیدهیم.
کسب هویت اجتماعی:به خاطر شرایط و جو جامعه کنونی که به وجود آمده نمیتوان تمام زنان را از شاغل بودن به این انگیزه منع کرد. چون ارزش هایمان رو تغییر دادن توی فکر همه ما کردن که یک زن شاغل از یک زن خانه دار ارزشمندتر است.برای حل این مشکل و اینکه مقام زن خانه دار را خیلی پایین آوردند، در اجتماع ما باید زیاد کار کرد (کار فرهنگی ) باید خانه داری رو ارزش کنیم نه شاغل بودن را.
تاثیر گذاری دراجتماع: خواهران حوزوی را میتوان دراین دسته جا داد که برای تاثیر مثبت گذاشتن در جامعه و قدم برداشتن برای اصلاح جو وفرهنگ جامعه قدم در اجتماع میگذارد حضرت آقا هم از آن به عنوان رسالت خاص برا هر فرد یاد میکنند و درواقع هرکس توانایی در خود میبیند که میتواند در هر صنفی تاثیرگذار باشد باید درحد توان خود وارد اجتماع شود و برای آن تلاش کند.نتیجه گیری: از آنجا که زن یک موجود ذوابعاد و پیچیده است و توقع هایی که از یک زن دارند درواقع حتی بیشتر از مردان است (مثلا توقع هایی که از یک زن به عنوان یک همسر دارند خیلی بیشتر از توقع هایی است که از مرد به عنوان یک همسر دارند.و یکی دیگر از توقع ها مادر بودن است) درنتیجه: اولویت هر زن در درجه اول خوب ایفا کردن نقش همسری است تا نقش اولیه خود را به خوبی ایفا نکند نقش های دیگر خود را هم نمیتواند به خوبی ایفا کند دومین اولویت نقش مادری است وآن هم مادری به تمام معنا یعنی هم تعداد بچه ها مهم است وهم نحوه تربیت آن ها.ودر درجه بعد هوشیار بودن نسبت به اجتماع است ما باید در هر شرایطی که هستیم برسطح اطلاعات خود بیافزایم و هر روز مطالعه داشته باشیم و نگذاریم بین ما و جامعه فاصله بیفتد (درحال حاضر بین حوزه و جامعه فاصله افتاده) و در آخر اشتغال فی نفسه مطلوب است اگر با توجه به اهداف خوب و تاثیر گذاری هم باشد ارجحیت و اهمیت بسیار دارد ولی اول خانواده بعد اشتغال.
آخرین نظرات